معشوق شعر کلاسیک

۴ ـ ۲ـ ۳ـ معشوق۴ـ ۲ـ ۳ـ ۱ معشوق در دوره ی اوّلالف ـ معشوق شعر کلاسیکدر سروده های پیش از آشنایی با آیدا، چهره ی زن به تصاویر کلاسیکش نزدیکتر است. در این سال ها، شاملو با ازدواج ناموفق، امیدش را برای داشتن همراهی به نام «زن» از دست داده است؛ بنابراین به ترسیم زنی می-پردازد که شباهت بسیاری به معشوق سبک عراقی دارد؛ یعنی زنی سرآمد همه ی زنان و برای عاشق دست نیافتنی. نماد این عشق در اشعار شاملو «رکسانا» است. «رکسانا، گل کو و آیدا» سه زنی اند که در عاشقانه های نخستین شاملو خودنمایی می کنند. «رکسانا» هوّیت واضحی ندارد و همانند «افسانه»ی نیما در هاله ای از ابهام فرو رفته است. در واقع تجسّمی است از روح آزادی و…

عشق در شعرهای شاملو و نیما

ب ـ عشق به مفاهیم انسانیدر این دوره¬ نیما به جهان هستی و انسانی به عنوان یک کل می نگرد نه انسانی جزئی به عنوان یک معشوق. در این دوره عشق شایسته ی آن است که نثار انسان و انسانیت گردد. عشق سرشار از همدردی و شفقت. آرمان های انسانی و آرزوی رستگاری و رهایی انسان، دردهای انسان معاصر، عدالت برای همه و آزادی انسان ها دغدغه ی اوست. نیما از بی¬¬عدالتی و رنج انسان ها دردمند و آزرده است:من به تن دردم نیستیک تب سرکش تنها پکرم ساخته و دانم این را که چراو چرا هر رگ من از تن من سفت و سقط شلّاقی¬ ستکه فرود آمده سوزان دم به دم در تن منتن من یا تن مردم، همه را با تن من…

جایگاه عشق در شعر های نیما یوشیج

۴ـ ۱ـ ۱ شرح زندگی وآثار علی اسفندیاری در سال ۱۲۷۶ در یوش ـ دهکده ای کوهستانی از توابع نور مازندران ـ در خانواده ای اربابی متوّلد شد. کودکی اش «در زد وخوردهای وحشیانه و چیزهای مربوط به زندگی کوچ نشینی و تفریحات بدوی گذشت» (لنگرودی، ۱۳۷۸: ۹۵)پدرش، ابراهیم خان، گلّه دار و کشاورز بود و او کودکی را در کنار پدرش، در دامان طبیعت گذراند. خواندن و نوشتن را به شیوه ی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...